Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس مازندران ـ  زهرا طاهری‌پرکوهی|اردیبهشت که از راه می‌رسد حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، حرف‌هایی از جنس آلاله‌های خان‌طومان، بی‌خود نبوده اردیبهشت مقاومت نام گرفت.

آری خان‌طومان روایت عشق و ایثار مدافعان است که تا همیشه تاریخ نام‌شان ماندگار شد و اکنون بازخوانی خاطرات‌ آن بعد از ۷ سال خواندنی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برای مصاحبه درباره روایت روزهای اردیبهشت مقاومت، خانم سکینه صادقی مادر شهید مدافع حرم حسین مشتاقی معرفی شدند و قبلا هم از خوش‌صحبتی این مادر سخن به میان آمده بود با این تعریف بیشتر ترغیب شدم که این مصاحبه را زودتر انجام دهم؛ البته شرایط هم طوری رقم خورد که این مصاحبه تلفنی انجام شود.

بعد از گرفتن شماره همراه خیلی زود خانم صادقی جواب دادند ولی سروصدای اطراف‌شان مشخص بود خیلی سرشان شلوغ است بعد از سلام و احوال‌پرسی خودم را معرفی کردم و گفتم می‌خواهم درباره روایت روزهای اردیبهشت مقاومت چند دقیقه‌ای وقت‌شان را بگیرم گفتند؛ امشب مراسم سالگرد حسین آقا است و مشغول انجام کارهای مراسم هستم سرمان شلوغ است ولی اگر گوشی را چند دقیقه‌ای نگهدارید در بین مسیر چند دقیقه‌ای صحبت می‌کنیم.

خیلی خوشحال شدم چون صحبت کردن با خانواده شهدا به قدری حالم را خوب می‌کنم که با هیچ چیز عوض نمی‌کنم، در همین خیالات بودم که خانم صادقی خواستند سوالم را بپرسم.

سوال اولم روایت حال و هوای این روزهای اردیبهشت برای خانواده‌های شهدای مدافع حرم بود که به گفته این مادر شهید حسین آقا و رفقایش فروردین ماه سال ۹۵ عازم جبهه نبرد شدند و  از آن به بعد بهار که می‌آید حس و حال‌ همه تغییر می‌کند.

۱۵ فروردین تا اردیبهشت خاطره‌ها برای ما مرور شده و دل‌مان یه‌جوری می‌شود، البته باید بگویم شهدا غم ندارند ولی یاد عزیزان برای ما تجدید می‌شود و دوباره مرور می‌شود.

* نازنین زهرا روزه‌اولی شد

مادر این شهید مدافع حرم می‌گوید: ۷ سال گذشت و فراق دوری ظاهری برای خانواده  حس و حال خاص خود را دارد، الان فرزند حسین‌ آقا  نازنین زهرا ۹ ساله و روزه کاملی شد که  به حسین آقا گفتم، دخترت بزرگ شد.

* این ۷ سال ما را مقاوم‌تر کرد نه بی‌تفاوت‌تر

۷ سال از رشادت‌های بچه‌های مازندران گذشت با وجود گذشت این سال‌ها با افتخار اعلام می‌کنم این ۷ سال ما را سست و بی‌تفاوت نکرد بلکه ما را مقاوم‌تر کرد؛ شهدایی که با دل و جان رفتند اما بابصیرت‌تر در این مسیر خواهیم ماند.

از گذشته هم قدر رهبرمان را می‌دانستیم اما این رشادت‌ها و استقامت عزیزان موجب شد قدر رهبرمان را بیشتر بدانیم و بیشتر مصمم شویم، ادامه دهنده راه شهدا باشیم.

به گفته خانم صادقی، دوم اردیبهشت حسین آقا تولد دنیایی داشت ولی ۱۶ اردیبهشت تولد دیگری داشت شاید تولد واقعی‌اش به آن دنیا بود و همین‌ها باعث می‌شود اردیبهشت حس و حال خاصی به خود بگیرد.

آنچنان محو کلام و صحبت مادر این شهید شدم که دیگر نه جای سوالی بود نه پرسشی ردوبدل می‌شد، همان‌گونه که گفته بودند مادر شهید واقعا خوش‌صحبت هستند و تمام اعضای بدنم گوش شده بودند که به تمام حرف‌هایش گوش جان بسپارم.

*حس غریب اردیبهشت

به گفته مادر این شهید، اردیبهشت با همه طروات و تازگی حس غریبی در دل همه ما فرزندان، مادران، پدران و همسران شهدا به وجود می‌آورد و خاطره‌ها هر لحظه در ذهن‌مان مرور می‌شود.

بادهای بهاری یادآور شادابی‌ها و خنده‌های از ته دل حسین آقا است، این حس و حال من همه خانواده‌ها شهدا هست که افتخار می‌کنیم فرزندان‌مان را برای دین اسلام و کشور و مستضعفان دنیا فدا کردیم و اکنون که با به ثمر نشستن خون شهدا و جبهه مقاومت که این‌گونه دشمن را به زانو درآورده به خود می‌بالیم.

همه ما می‌‌دانیم در آن برهه از زمان یعنی سال ۹۵ همه دشمنان تجمیع شدند تا در خان طومان بخواهند اسلام و شیعه را به زمین بزنند ولی بچه‌های ما ایستادند و مقاومت کردند و به برکت همین ایثار جبهه مقاومت و ایستادگی شکل گرفته است.

مادر این شهید مدافع حرم می‌گوید: وقتی آیت‌الله رئیسی رئیس‌جمهور کشورمان در سوریه حضور پیدا کردند، خیلی اشک ریختم و با خودم زمزمه کردم حسین جانم دست‌تان درد نکند که از خوشی‌های خودتان دست کشیدید تا نشان دهید سرباز خوب و مدافع خاصی برای امام زمان (عج) هستید.

فقط می‌خواستم خانم صادقی از خاطره‌هایشان برای ما بگویند چون هم ذهن‌شان پر از خاطره بود و هم آنقدر خوب از خاطره‌هایشان صحبت می‌کنند که فکر نکنم کسی را بتوان پیدا کرد که نخواهد شنونده باشد.

*حضور شهید را حس می‌کنیم

قبل از شهادت حسین آقا زیاد شنیده بودم که می‌گفتند شهدا زنده هستند ولی الان دارم با تمام وجود حس می‌کنیم.

می‌خواهم خاطره‌ای تعریف کنم از اینکه شهدا زنده هستند،  چند روز پیش آقایی آمد دم در خانه‌ی ما، دیدم گریه می‌کند و برایم تعریف می‌کند؛ «چند شب پیش حسین آقا را به خواب دیدم که برایم این‌گونه تعریف کردند در خواب به حسین آقا گفتم مادرم بیمار است» که این شهید در جواب گفتند؛ «در جیب لباس‌تان شکلاتی است که به‌عنوان نذری به مادرتان دهید»... «وقتی بیدار شدم و لباسم را گشتم دیدم شکلاتی است که یادم آمد چند روز پیش که سر مزار حسین آقا رفته بودم این شکلات به من تعارف شد ولی من فراموش کردم»...

* بودن‌شان کمک حال‌مان است

اگر همین حضور نبودیم شاید نمی‌توانستیم این فراق را تحمل کنیم،  به قول سردار دل‌ها بودن‌شان کمک حال‌مان هست و کارها به لحظه انجام می‌شود، گاهی اوقات سرم خیلی شلوغ است ولی می‌بینم کارها خیلی سریع انجام می‌شود با خودم زمزمه می‌کنم  حسین آقا دستت درد نکند که همیشه به من کمک می‌کنی..

*نازنین زهرا با کمک باباحسین روزه‌هایش را گرفت

اینکه نازنین زهرا ۹ ساله توانست ۳۰روز کامل روزه بگیرد با وجود اینکه جثه ضعیفی دارد و همه می‌گفتند بعید است بتواند تحمل کند اما باید بگویم با کمک باباحسین روزه‌هایش را کامل گرفت.

 

*می‌گویم هر چه دوست داری به زبانم بیاور

دلم نیامد حرفی ناگفته بماند به همین خاطر گفتم خوش صحبتی شما زیاد شنیده بودم... پاسخ دادند، من برای صحبت‌ها مطالعه و آمادگی ندارم و همیشه با حسین‌ آقا زمزمه می‌کنم که هر چه دوست داری به زبانم بیاور....

اکنون که هفتمین سالگرد شهادت فرزندم است، یادم می‌آید روزی حسین آقا گوشه‌ای ناراحت نشسته بود برای من که همیشه فرزندم را خوشحال می‌دیدم سوال بود کنارش نشستم و گفتم؛ «چیزی شد» گفتند؛ «باز هم بهار و تابستان می‌آید و وضعیت پوشش برخی از خانم‌ها ما را به بهم می‌ریزد»... بعد از ۷ سال که حسین آقا و رفقایش دیگر نیستند... وضعیت حجاب بعضی از خانم‌ها در کوچه‌ها و خیابا‌ن‌ها ما را دلگیر می‌کند، ما عزیزان‌مان را برای دین و ناموس کشور هدیه کردیم ولی این وضعیت بدحجابی جامعه دل‌مان را به درد می‌آورد...

گاهی هم برای همین افراد بدحجاب دعا می‌کنم که چگونه باید جواب دل سوخته ما را بدهند و امیدواریم همه باتوجه به ارزش‌های اسلامی شرمنده رهبر نباشیم.

*فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم حسین مشتاقی

«پدر ومادر عزیزم خیلی به شما زحمت دادم.می‌دانم که این چند سال چقدر برایم غصه خوردید که من ناراحت نباشم. می‌دانم که چقدر در بند کارهایم بودید و می‌خواستید که غم به چهره‌ام نباشد.تمام همّ و غم شما خوشبختی ما بود ما قدر شما را ندانستیم.

امیدوارم حلال‌مان کنید و از دست ما ناراحت نباشید. من که هیچ بدی از شما ندیدم. دوست دارم مرا ببخشید و هیچ غصه ای به دل خود راه ندهید. نمی‌دانم چگونه از دنیا می‌روم اما آرزوی من جان دادن در راه خداست. اینکه در جوانی رفته ام خوشحال باشید.

دلم برای‌تان می‌سوزد که می‌خواهید غم از دست دادن جوان را تحمل کنید. درک‌تان می‌کنم ولی دوست دارم در جواب مردم بگویید که خونش از خون حضرت علی اکبر(ع) که سرخ‌تر نبود.

در جواب مردم بگویید جوان را در راه امام حسین(ع) فدا کردم. دوست دارم مثل حضرت زینب(س) با بینش کامل به این موضوع نگاه کنید.

پایان پیام/۸۶۰۳۴/م
 

منبع: فارس

کلیدواژه: مادر شهید مدافع حرم شهید حسین مشتاقی اردیبهشت مقاومت خان طومان ترویج فرهنگ ایثار و شهادت اردیبهشت مقاومت شهید مدافع حرم مادر این شهید نازنین زهرا خانم صادقی مادر شهید خاطره ها حسین آقا حس و حال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۸۳۲۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مادر شهید «ابراهیم دادگری» در همدان آسمانی شد

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما استان همدان،مجید صفدریان افزود: مراسم خاکسپاری حاجیه خانم عظیمی مادر شهید «دادگری» امروز چهارشنبه در آرامستان روستای قایش شهرستان رزن برگزار شد.

شهید ابراهیم دادگری در هشتم مردادماه ۱۳۴۷ در روستای قایش از توابع شهرستان رزن به دنیا آمد، پدرش فتحعلی و مادرش شایسته نام داشت. تا پایان سطح یک (اتمام لُمعتین) در حوزه علمیه درس خواند، طلبه بود و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت.

ششم تیرماه ۱۳۶۶ با سمت فرمانده گروه رزمی لشگر ۳۲ انصارالحسین (ع) در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به دست، سر و پا‌ها به شهادت رسید. مزار این شهید بزرگوار در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.

محمد دادگری فرزند دیگر این بانو نیز جانباز ۲۵ درصد جبهه‌های جنگ بود.

دیگر خبرها

  • راه اندازی طرح آموزش مبلغان حجاب | ۴۰۰ نفر برای «استقناع هنرمندانه» آماده می‌شوند
  • مادر روحانی شهید «حبیب الله رضایی» آسمانی شد
  • هنر، ابزار استدلال و استقناع هنرمندانه عفاف و حجاب
  • روایتی از تاثیرات حضور گشت ارشاد در خیابان‌ها
  • مادر شهید «ابراهیم دادگری» در همدان آسمانی شد
  • آسمانی شدن مادر روحانی شهید حبیب الله رضایی در رودسر
  • کسادی بازار لباس زنانه به دلیل گشت ارشاد
  • دیدار امیرحسین صادقی با خانواده شهید مدافع حرم
  • پایان انتظار ۳۷ ساله مادر شهید اسدپور در شیراز
  • دست‌درازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت!